مرد بزرگ تاریخ

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

آخرین ماموریت

این روزها داره سریع میگذره سریع و پیچیدهتصمیمهای بزرگ و جدیدی میگیرم و از آینده بی خبر و ترسانمنمیدونم چی میشه نمیدونم ...میگه "ما با معجزه عشق شاد زندگی میکنیم همونطور که خدا میخواد خطرناک و درخشان"م مرد بزرگ تاریخ...ادامه مطلب
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 6 فروردين 1399 ساعت: 19:34

سال 99

دلم نوشتن میخواد

دلم قدم زدن و رقصیدن زیر این بارونی که میباره رو میخواد

دلم یه تکیه گاه میخواد

دلم کمی دلخوشی میخواد

 

مرد بزرگ تاریخ...
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 6 فروردين 1399 ساعت: 19:34

ذهن آشفته

 احساس تنهایی می کنم، دوست دارم با کسی حرف بزنم اما نه کسی هست و نه من بلدمدرد و دل کردن را یاد ندارم، حرف زدن از خودم را بلد نیستمدردهایم را قسمت کردن، نمی دانمهمیشه گوش داده و راهنما بوده ام، هرگز گ مرد بزرگ تاریخ...ادامه مطلب
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 13:11

زندگی ...

ساده، پیچیده، سخت، آسانهمین زندگی را می گویمگاهی غمگین، گاهی شادگاهی شکستن، گاهی در اوج بودنگاهی امید به آینده، گاهی خاطره بازی با گذشتهمثل ورق زدن یک آلبوم قدیمی، مرور آرشیو یک ایمیل، بازخوانی نوشته مرد بزرگ تاریخ...ادامه مطلب
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 13:11

نزدیک ... دور ...

 

نمی دونم چیه که نمی تونم حلش کنم

چرا اینقدر بزرگ و لاینحل شده؟

شایدمم من خیلی کوچیکم

شاید دارم سخت می گیرم؟

نکنه من بزرگ می بینمش؟

نمی دونم

واقعا نمی دونم

فقط میبینم که هر روز بیشتر غرق میشم

و هی فکر و فکر و فکر

و راه حل های بی نتیجه

بی اراده

پس اون راه اصلی کجاست بین این همه بیراهه؟

 

مرد بزرگ تاریخ...
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 13:11

فریاد ...

باید برای دستهایت بسرایم

تنهاییِ سردِ دستهایم را

مرد بزرگ تاریخ...
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 13:11

دلم سفر میخواهد و زدن به جاده ... رفتن

 

منم و یک جاده و هوای ابری 

و یک عمر خاطره

 

+ حاج قاسم دیگه نیست

من مسیر سالهای قبل دانشگاه رو طی میکنم، مسیری که قبلا با دوستان و سرشار از شور و شلوغی میرفتم

استاد هاشمی رو ندیدم که اگر بود می نشستم جلوش و با خنده، غم دلتنگی قبلیم رو تو لبخند مهربون همیشگیش میشستم

حالا نشستم تو اتوبوس و توی گوشم و تمام وجودم میپیچه "تو اکنون ز عشقم گریزانی غمم را ز چشمم نمیخوانی"

 

مرد بزرگ تاریخ...
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 13:11

نه به کودک همسری

آهای خانمی که سر مسئولین مدرسه دخترت داد میزنی که چرا وقتی حالش بده براش آژانس نمیگیرن که بره خونه و میگی اگر اتفاقی برای این بچه بیفته مسئولش شمایین ...تو باید این داد رو سر شوهرت میزدی وقتی میخواست مرد بزرگ تاریخ...ادامه مطلب
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 13:11

چقدر زیبا ...

و من یتوکل علی الله فهو حسبه

 

+ زیبا و دوست داشتنی

مرد بزرگ تاریخ...
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 10 بهمن 1397 ساعت: 10:38

میان این هیاهو ...

  نیروی جدید گرفتیم که من سرم خلوت تر شه اما بدتر شده از مالی صدا میزنن سیستم بالا نمیاد، شبکه قطعه، نرم افزار فلان و ... مهندس ع میخواد برنامه زمان بندی برای چابهار رو ایمیل کنم اما هنوز اصل قرارداد مرد بزرگ تاریخ...ادامه مطلب
ما را در سایت مرد بزرگ تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahranevesht بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 10 بهمن 1397 ساعت: 10:38

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه